۱۳۸۸ دی ۱۶, چهارشنبه

وا رفتن

به‌ بغضی از هم وا رفته‌ای
رو به‌ آسمان دراز کشیده‌ای
با نوک انگشتانت روی سینه‌
ضرب می نوازی.
لبخند می زنی ومی دانی
چقدر ...دلتنگی
اما نمی دانی پایان این شعر را
مثل دلتنگی ات
چگونه‌ رها کنی
چگونه‌ پس بزنی.

هیچ نظری موجود نیست: