در تنگدستی عجیبی به سر می برم
( زمین آشفته از این همه کفشی است
که رویش راه می روند ).
کاش تکه آسمانی
مثل آسمان تو می یافتم
تا خورشید وماه و
راه راه
( زمین آشفته از این همه کفشی است
که رویش راه می روند ).
کاش تکه آسمانی
مثل آسمان تو می یافتم
تا خورشید وماه و
راه راه
ستاره در آن بکارم
دل شبگردی دارم
دانهی تاریک و مرموزی را در خود پنهان کرده
و در پیکرم
که با پیکرت به تاخت می رود
خروشان ترین رودخانهی جهان
در رگهایم جاری است
و نهان ترین راز
می رود
که زیر پلکهایت بیارمد.
و به سخن نیاید.
دل شبگردی دارم
دانهی تاریک و مرموزی را در خود پنهان کرده
و در پیکرم
که با پیکرت به تاخت می رود
خروشان ترین رودخانهی جهان
در رگهایم جاری است
و نهان ترین راز
می رود
که زیر پلکهایت بیارمد.
و به سخن نیاید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر